همشهری آنلاین- علی الله سلیمی: کتاب پیشنهادی بخاطر مطالعه در اختتام این هفته، اثری خاطره انگیز با نشانی «خاک آشنا» تالیف اسماعیل فصیح با حال و هوای روزگار سپری شده تهران تو دهه های گذشته است. این کتاب، بازنمایی و بازگویی خاطرات تهران قدیم و سنت های زیبای مردمی و فرهنگی است که با خواندن آنها لذت می بریم و دریغا هم می خوریم که چرا این گونه آداب و رسم از بین رفته است. گور آشنا نوستالژیک است و اگر خواننده این کتاب سالمند باشد حتما دلش با قرائت کردن این پی به درد می آید؛ از آن دردها و حسرت هایی که عزب یک فرید سالمند آن را درمی یابد! اگر رامشگر ادبیات جوان باشد غم خوب است مقبره آشنا را با اطمینان و تکیه بخواند؛ چرا که نویسنده درون هیچ چیز مبالغه نکرده و با صداقت برای مخاطب خود نوشته است. اسماعیل رسیده قلم قدیر و پرباری حزن دارد و در آثارش هویت و اصالت ایرانی جانانه فخر می فروشد و خواننده را به ایرانی بودنش مفتخر می درنگ. فصل اول کتاب خاک آشنا برگرفته از شخصیت پدر نویسنده است و فصیح، به نوعی، بوسیله پدرش ادای کیش کرده است. مزار آشنا، ادبیات های به غم مستمر ای دارد که فضای بیشتر آنها تو تهران همیشه و تو محله درخونگاه، زادگاه نویسنده می گذرد. ماجراهای تلخ، شیرین و آموزنده ای که فصیح هرگز فام کهنگی نمی گیرند. اسکناس مشترک همه شخصیت های کتاب «قبر آشنا» پایبندی به آداب و رسم سنتی و روحیه جوانمردی است. درون داستان های اسماعیل رسیده حسی نوستالژیک حیات دارد که برای بیشتر مخاطبان تهرانی، به خصوص آنها که سن و تجربه بیشتری دارند، زیبنده درک است. ماجراهای هر سرنوشت طوری در کنار هم راحتی گرفته اند که گویی از نهانگاه حسرت های نویسنده سرریز و ثبت شده است. فصیح درد از دست دادن این سنت های اخلاقی و مدنی را به نظم و باشکوه وصف و روایت کرده است. شخصیت «حسن آقای نمک فروش» که منتظر حافظ شیرازی است و دلش می خواهد نصیب شاعر شود؛ شخصیت «مسعود عمید» که جوانمرد محله درخونگاه است و به همه کمک می کند؛ شخصیت «ناصر تجدد» دوست نویسنده که گویی خود فصیح است و دلش می خواهد بخاطر ادامه فراگیری ایران را ترک کند اما در منبع حال دل و دلش برای ایران می تپد، معیار هایی از چندین شخصیت است که محکم، معتمد و بوسیله جا خلق و پردازش شده اند. اسماعیل فصیح یکی از جزئی نویسندگان آشنا با فرهنگ انسان تهران قدیم و وابستگی ها و عادات هایشان است و تاریخچه مقبره آشنا، میزان ای خواندنی با حال و هوای روزهای سپری شده تهران است.
- ۹۹/۰۷/۱۷